من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

برافروخته مرکب از آذر گشته ام
من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

برافروخته مرکب از آذر گشته ام

حرف بزن ایدا....



حرف بزن 



من محتاج شنیدن حرف های تو هستم 



با من از عشقت, از قلبت, از ارزوهایت حرف بزن 


اگر مرا دوست میداری,.من نیازمند انم که از زبان تو بشنوم!


هر روز, هر ساعت, هر دقیقه, هر لحظه میخواهم که 

دهان تو, زبان تو, صدای تو 


ان را با من مکرر کند...


افسوس که سکوت تو مرا اندک اندک از گفتن باز میدارد...


من با طوفان زنده ام 


طوفانی از نوازش ها و جمله ها 


من حساس تر از انم که تصور کنی بتوانم در چنین شرایط نامساعدی زنده بمانم....



احمد شاملو





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد