من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

برافروخته مرکب از آذر گشته ام
من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

برافروخته مرکب از آذر گشته ام

66

غم و شادی ؛ حاضرم شرط ببندم  این دو قوی ترین دوستی روی کره ی زمین را با هم دارند ! منتهی یکی زودتر از دیگری کوچ میکند ؛ شادی کم صبر است ؛ مدام از روی انسانی به روی دیگری میپرد ، گاهی نیز وابسته می شود نه دلبسته ! و مدت بیشتری با آنها می ماند اما غم مهربان تر است ، شاید خیلی مهربان تر می آید و روی قلب تو می نشیند و کمی دنیا را برایت تغییر می دهد ، کمی به تو فرصت اندیشیدن می هد ، ساده بگویم : غم فرصت میدهد ! آره ، اگر در این دوره ی چند ساله ی زندگی استراحت های غم نبود شاید تا آخر عمر همان راه صافی را میرفتم که امتدادش محو است . اما غم می آید و یک راه جدید نشان میدهد ! کمی تامل یادت میدهد ! من غم را بیشتر از شادی دوست ندارم. هر دو را به یک اندازه می ستایم و خوشحالم که خدا چنین موجودات(!) نازنینی را به وجود آورده! خدایا ، تشکر به خاطر درکت!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد