من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

برافروخته مرکب از آذر گشته ام
من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

برافروخته مرکب از آذر گشته ام

65


بگذار بیاید

بگذار بیاید، از در ، دیوار ،کنج و کلید ، از هر طرف که می خواهد

درد،درد است

دلخوش مکن به وارونه خواندنش

تنها تویی و تنهاییت،

تویی و باران پشت پنجره،

دوربین را بچرخان،

کلید را لمس کن

حرکت

زندگی اغاز می شود دیگر بار

شکوه چشمانت،

وجود پر مهرت،

و دست های تو،

برای گشودن درهای دردناک جهان،

کافی است.

باور کن

چونان همیشه،

خدا را صبورانه باور کن

خیلی اوقات اونجوری که دوست داری زندگی پیش نمیره ! اصلا کاملا مخالف اون چیزی که فکر می کنی پیش میره ؛ تو این موقعایتا گیر میکنم ، نمی دونم باید دامن خدا رو بگیرم یا خودمو بکشم ؟!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد