من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

برافروخته مرکب از آذر گشته ام
من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

من تگرگ بهارم ؛ کدامین بارانید ؟

برافروخته مرکب از آذر گشته ام

4

دوستم مثل من است.

شاید اصلا خود من باشد.

او هم یک زمانی کارمند بوده . حتی یک بار هم

مثل من فواره شده و کتک خورده.

گاهی هم مثل من شعر می گوید.

بعد هم پاره می کند و می اندازد

توی سطل آشغال.ما هر دو عاشق اینیم که

زیر آفتاب پاییزی روی نیمکت بنشینیم

و خیالات ببافیم.

گاهی به نظرم می رسد که او

فقط یک خیال است ، خیالی که ذهن من ساخته.

شاید هم من فقط یک خیال باشم.

خیالی که ذهن او ساخته.

کسی چه می داند.

شاید هم هر دوی ما با تمام

ماجرا ها و اتفاقاتی

که برایمان می افتد و چیزهایی که

دور و برمان است خیال کس دیگری باشیم.


از کتاب "من من کله گنده"

نوشته ی محمد رضا شمس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد